اما بهجایش بارها آرزو کردهام زندگی در دنیایی را که آدمهایش از پذیرفتن و اقرار کردن به اشتباههایشان نمیترسند. پذیرفتن اشتباه یعنی مسئولیتپذیری. یعنی که تو به بقیه احترام میگذاری و برای احساسشان ارزش قائلی. عذر خواستن نشان میدهد که تو حاضری خودت را در آینهی حقیقت ببینی و زشتیهایت را پاک کنی.
فقط فرشتهها اشتباه نمیکنند
حتماً تو هم این جملهی معروف را شنیدهای: «انسان جایزالخطاست»؛ یعنی انسان ممکن است دچار اشتباه شود. اگر کسی این مسئله را بهیاد داشته باشد، آنوقت اولین قدم را در دیدن و پذیرفتن اشتباههایش برداشته است. من و تو که فرشته نیستیم، پس ممکن است اشتباه کنیم.
از پذیرفتن تا بزرگشدن
دیدن و قبولکردن اشتباهها بهخودی خود خیلی خوب است، اما یک خوبی بیشتر و غیرمستقیمتر هم برای خودِ آدم دارد. کسی که اشتباهش را میبیند و میپذیرد، کمکم صبورتر و پختهتر میشود و در نهایت میتواند قضاوت روشنتر و منصفانهتری نسبت به آدمها و اتفاقها داشته باشد.
بگو ببخشید و خلاص!
بعضیها فکر میکنند اگر به اشتباهشان اقرار کنند، چیزی ازشان کم میشود و کوچک میشوند. برای همین همهی سعیشان را میکنند که اشتباهشان را توجیه کنند، به این امید که اشتباهشان دیده نشود. اما اینکار تنها موجب میشود که کار غلطشان بیشتر به چشم بیاید و اشتباهشان را «اشتباه»تر میکند. بهجای همهی اینها یککلام بگو «ببخشید» و خلاص!
به احترام دوستی
دوستی که فقط به کادو گرفتن و تبریک تولد و احوال پرسیدن نیست. اگر واقعاً دوستت را دوست داری، باید اشتباههایت را هم بپذیری و بهخاطرشان عذرخواهی کنی. اقرار به رفتارهای اشتباه، موجب قوی و عمیقتر شدن دوستیها میشود.همه دوست دارند با آدمی دوست باشند که منعطف است و اشتباههایش را میپذیرد، نه یک آدم یک دنده و کلّهشق!
نتیجهگیری درست از اشتباه
پذیرش اشتباه و عذرخواهی خیلی خوب است، اما کافی نیست. سعی کن از اشتباهت درس بگیری و خودت را تغییر بدهی. اگر باز همان کار غلط را تکرار کنی، دلخوری مثل زخمی قدیمی سر باز میکند و بستنش کار خداست!